آلما

Tuesday, February 28, 2006

وبلاگ

وبلاگ نوشتن به اندازهء موثر بودن در مطالب یک وبلاگ دیگر کیف ندارد

Sunday, February 26, 2006

اسارت

من رویای اسارت می بینم
و از خیانت به رویایم شرمسارم
بی لذت کشیده شدن با طنابها

Thursday, February 23, 2006

دل

در دل برود هر که نزدیکتر از دیده بیاید

Monday, February 20, 2006

چشمان دخترک

عزیزم
چشمان دخترک می خندد
با دندانهایی که درون خنده اش
طمع ریختن خون سرکشی تو برق می زند
عزیزم
تو را به دخترکان می سپارم
و خودم را به زندگی
به رنگی صریح
بی هیچ رمز و رازی
که حتما زیباست.
همه دوستش دارند.
من تو را
و رابطه ام با تو
و همهء چیزهایی که دیده نمی شوند
من خودم را هم حتی درون جیوهء آینه دوست دارم
عزیزم
چشمان دخترک را برایت چیدم
با چشمانم که همه چیز لیز می خورد درونش
تو را نگاه می کنم که آن را نگاه می کنی
آخ
پیشانی ام خورد
به دیواری بینمان که نمی بینمش.
حتماً دیوار را دوستش دارم
و تو را
مثل یک برادر
و همه پسر ها را
مثل برادر
خیلی با مزه و با نمکند فقط
همچون چشمان دختر که برایت چیدم

Saturday, February 18, 2006

تقصیر خودت است مریم خانم

وقتی دلت نمی خواهد بفرمایند و می گویی بفرمایید اگر بفرمایند کهدلت نمی خواسته و ناراحت می شوی اگر هم نفرمایند فکر می کنی به حرفت گوش نداده اند و باز هم شاکی می شوی

Wednesday, February 15, 2006

کاش من یک عنصر بودم

عناصر درد سرشان کمتر است.
وقتی به عنصردیگری می رسند که می خواهند به او بچسبند به او می چسبند.
دنبال عنصر ایده آل هم نیستند، .

Tuesday, February 14, 2006

افسوس

هر آدمی تنها کسی که نمی تواند ببیند خودش است

Monday, February 06, 2006

رشد

آنقدر خانه ماندم پاک حالم بد شده. امروز که حرصم در آمده بود . لباس چندانی هم نمی پوشم. هر چه در می آید می زند بیرون. فکر کنم به زودی اعضای جدیدی هم بر بدنم رشد کنند.

Wednesday, February 01, 2006

درس از شکست

شکستهای من در زندگی مرا به خود عادت و انس داده اند.