آلما

Saturday, December 30, 2006

تنهایی2

تنهایی ام
آنچنان از خودم پر است
که تمام تنم می شکافد
و جوانه های سبز می زند

Thursday, December 28, 2006

بازی

به یک بازی دعوت شدم (از طرف
امیر
)که باید 5 تا خصوصیات خودم را بگویم و 5 نفر را به بازی دعوت کنم و یک چیزی تو مایه های اون ورق ها که می آمد دم خانه که باید برای 20 نفر می فرستادیم وگرنه فلج می شدیم:
1- خیلی گریه می کنم
2- از آدمهای خود خواه بدم می آید
3- از کابوی هاخوشم می آید
4-سرمایی ام
5- روابطم با خواهرم رو به بهبود است

در اینجا از
soolakhi
omid
mehrdud
mazdak
maryam
دعوت می کنم که بازی کنند

Tuesday, December 12, 2006

Me=1

چه قدر سرم شلوغ بود آن موقع که می نالیدم فقط با دو نفر ارتباط دارم.
آدمی که مدام داد نزند
به یک مطلق می رسد
خوبی اش این است
که اگر الآن بروم به دوردست ها
و
از این شهر بروم
مثل آخر فیلم ها می شوم.

Friday, December 08, 2006

نمی دانست

درست نمی دانست آدم ها موجودیت های مستقلی هستند که را بطه ها آنها را به هم وصل می کنند
یا روابط موجودیت های مستقلی هستند که آدمها گوشهایشان هستند