آلما

Tuesday, April 19, 2005

دری وری

یک آقای معمم در تلویزیون می گفت که هیچ عضوی به اندازه زبان گناه نمی کند که البته این در شک است.
اگر فرض کنیم من کاری را گناه می دانم که خودم باهاش حال نمی کنم و اگر هر حرفی را که من می زنم خودم می زنم پس چرا گاهی حرفی می زنم و تا دو روز خجالت می کشم. آیا این تناقضها مسبب پیشرفت من خواهند بود پیشرفت به کدام طرف. از لحاظ درجه 360 طرف وجود دارد می شود کلی طرف دیدی خنگی بالا و پایین را حساب نکردی ااااااااووووووووووهههههههه تازه 3 بعد ازش را تو می فهمی دیدی ! حالا تازه معلوم نیست مرکزش کجاست پس چرا این همه خجالت می کشم از یک حرف مزخرفم.یک سوتی. تازه اگر حرف من مرکز باشد دنیا یک سوتی محسوب می شود. من ساعت 10 به بعد از خواب یا بیدار بودنم نامطمئنم. آیا خجالت در یک لحظه تیر می کشد؟ پس چرا من دارم به طور مزمن مدام خجالت می کشم؟ بای بای

0 Comments:

Post a Comment

<< Home