آلما

Saturday, April 30, 2005

آناتومی

روی قلبم یک جوش چرکی در آورده. می گویند نچلانش چون اگر بترکد جایش می ماند و قلب زشت هم برای یک دختر خیلی بد است چون هر کس که به یک دختر خانم محترم می رسد اولین جاییش را که نگاه می کند قلبش است. فکر می کنم که اصرار ما برای جدا بودن ها در چیست؟ مثلا غذا نباید قاطی شود مگر در معده. خوب بهتر است که. اگر این جوش را بترکانم چرکهایم با خونم قاطی می شود و دردها هم کمتر می شود.و چه باک از اینکه زشت می شوم. همه تجربه ها در زشتی است. شیار های کنار چشم پر از زندگی گذشته است. شیارهای پیشانی پر از تجربه غم وحتی تجربه شادی در شیار کنار دهان است. اثر یک جوش سر باز کرده در قلبم یادگاری خواهد بود از دوران جوانی من.

3 Comments:

  • At 11:34 PM, Anonymous Anonymous said…

    salam, khoobi? bahal e neveshtehat

     
  • At 1:21 AM, Blogger آلما said…

    mersi
    vali nemidoonam chera az har ja shooroo mikonam akharesh be azaye badan miresam:)

     
  • At 5:58 AM, Anonymous Anonymous said…

    I remember this place
    and it's crowded floors
    your paralyzed face
    as you close the door

    and slowly you turn
    and around your eyes
    lines have grown deep
    so you've grown wise

    pay attention now
    to what I must say
    I've been paralyzed since
    to this very day ...

    merC
    hich cherki ro bi darmoon nazaresh
    har darmooni ke be zehnet mirese e'mal kon
    Hich vaght be darmoonaye khodet shak nakon


    albatte ina faghat pishnahadaye man bood

     

Post a Comment

<< Home