آناتومی
روی قلبم یک جوش چرکی در آورده. می گویند نچلانش چون اگر بترکد جایش می ماند و قلب زشت هم برای یک دختر خیلی بد است چون هر کس که به یک دختر خانم محترم می رسد اولین جاییش را که نگاه می کند قلبش است. فکر می کنم که اصرار ما برای جدا بودن ها در چیست؟ مثلا غذا نباید قاطی شود مگر در معده. خوب بهتر است که. اگر این جوش را بترکانم چرکهایم با خونم قاطی می شود و دردها هم کمتر می شود.و چه باک از اینکه زشت می شوم. همه تجربه ها در زشتی است. شیار های کنار چشم پر از زندگی گذشته است. شیارهای پیشانی پر از تجربه غم وحتی تجربه شادی در شیار کنار دهان است. اثر یک جوش سر باز کرده در قلبم یادگاری خواهد بود از دوران جوانی من.
3 Comments:
At 11:34 PM,
Anonymous said…
salam, khoobi? bahal e neveshtehat
At 1:21 AM,
آلما said…
mersi
vali nemidoonam chera az har ja shooroo mikonam akharesh be azaye badan miresam:)
At 5:58 AM,
Anonymous said…
I remember this place
and it's crowded floors
your paralyzed face
as you close the door
and slowly you turn
and around your eyes
lines have grown deep
so you've grown wise
pay attention now
to what I must say
I've been paralyzed since
to this very day ...
merC
hich cherki ro bi darmoon nazaresh
har darmooni ke be zehnet mirese e'mal kon
Hich vaght be darmoonaye khodet shak nakon
albatte ina faghat pishnahadaye man bood
Post a Comment
<< Home